English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (3181 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
renderable U قابل ارائه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
presentable U قابل معرفی قابل ارائه
authentication U به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
adducible U قابل اضهار قابل ارائه
arrest of judgment U سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
sight bill U حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
Other Matches
c display U ارائه سی
m scan U ارائه ام
productions U ارائه
p scan U ارائه پی
p display U ارائه پی
h display U ارائه اچ
presentment U ارائه
exhibitions U ارائه
offering U ارائه
h scan U ارائه اچ
representations U ارائه
m display U ارائه ام
exposure U ارائه
exposal U ارائه
exposures U ارائه
range bearing display U ارائه بی
ppi scan U ارائه پی پی ای
adductor U ارائه
shew U ارائه
f display U ارائه اف
f scan U ارائه اف
c scan U ارائه سی
representation U ارائه
g scan U ارائه جی
j scan U ارائه جی
j display U ارائه جی
d scan U ارائه دی
g display U ارائه جی
d display U ارائه دی
presentations U ارائه
b scan U ارائه ب
display U ارائه
displayed U ارائه
l scan U ارائه ال
displaying U ارائه
b display U ارائه ب
displays U ارائه
n scan U ارائه ان
n display U ارائه ان
l display U ارائه ال
k scan U ارائه کی
production U ارائه
exhibition U ارائه
presentation U ارائه
k display U ارائه کی
profert U ارائه سند
productions U ارائه ساخت
showings U ارائه اشکارسازی
production U ارائه ساخت
presentability U قابلیت ارائه
presentations U ارائه عرضه
showing U ارائه اشکارسازی
produces U ارائه دادن
tender U ارائه دادن
produced U ارائه دادن
produce U ارائه دادن
put in U ارائه دادن
bring forward U ارائه دادن
presentation U ارائه عرضه
renderer U ارائه دهنده
present U ارائه دادن
giving U ارائه دادن
give U ارائه دادن
presented U ارائه دادن
presenting U ارائه دادن
presents U ارائه دادن
misrepresentation U بد ارائه نمودن
tendered U ارائه دادن
tenderest U ارائه دادن
represent U ارائه کردن
represented U ارائه کردن
represents U ارائه کردن
misrepresentation U بد ارائه دادن
show U ارائه نمایش
showed U ارائه نمایش
shows U ارائه نمایش
tendering U ارائه دادن
knuckle under <idiom> U ارائه دادن
offers U پیشکش ارائه
hold forth U ارائه دادن
offered U پیشکش ارائه
gives U ارائه دادن
offer U پیشکش ارائه
presenting bank U بانک ارائه کننده
probation U ارائه مدرک ودلیل
submitted U ارائه دادن پیشنهادکردن
submits U ارائه دادن پیشنهادکردن
submit U ارائه دادن پیشنهادکردن
puts U ارائه یا توضیح دادن
devil's advocate <idiom> U [ارائه استدلال مخالف]
lead proof U ارائه دلیل کردن
putting U ارائه یا توضیح دادن
put U ارائه یا توضیح دادن
to produce testimony U مدرک ارائه دادن
documentation U ارائه اسناد یا مدارک
producing U اقامه ارائه کردن
submitting U ارائه دادن پیشنهادکردن
probational U ارائه مدرک ودلیل
forthcoming U اماده ارائه دادن
renders U ارائه دادن ترجمه کردن
rendered U ارائه دادن ترجمه کردن
propounds U پیشنهاد کردن ارائه دادن
imageing model U روش یا مدل ارائه تصاویر
propounding U پیشنهاد کردن ارائه دادن
to put in U منصوب کردن ارائه دادن
porrect U منبسط کردن ارائه دادن
propound U پیشنهاد کردن ارائه دادن
allege U دلیل اوردن ارائه دادن
alleges U دلیل اوردن ارائه دادن
alleging U دلیل اوردن ارائه دادن
render U ارائه دادن ترجمه کردن
exhibits U ارائه دادن ابراز کردن
propone U پیشنهاد کردن ارائه دادن
forthcoming <adj.> U آماده به ارائه [نزدیک به تحقق]
contract for supply U قرارداد جهت ارائه کالا
exhibiting U ارائه دادن ابراز کردن
forthcomming U اماده برای ارائه کردن
exhibited U ارائه دادن ابراز کردن
exhibit U ارائه دادن ابراز کردن
recoverable item U وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end U طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
subsequent filing [application, documents] U ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
submits U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submitting U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submitted U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produced U اقامه کردن ارائه دادن سند
produce U اقامه کردن ارائه دادن سند
produces U اقامه کردن ارائه دادن سند
Application may be filed by ... U مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
submit U واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
put U ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
puts U ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
money player U ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
putting U ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
To submit something to someone. U چیزی را به کسی تسلیم کردن (ارائه دادن )
archival quality U مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
projected U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... U ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
project U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projects U ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
escrow U سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
sidekicks U تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
sidekick U تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
society of certified processors U سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
performance monitor U برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
scopolamine U ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
proof of debt U سندی که از طرف بستانکار شخص ورشکسته یامتوفی یا شرکت در حال تصفیه ارائه میشود
transferable U قابل واگذاری قابل انتقال
observable U قابل مشاهده قابل گفتن
achievable U قابل وصول قابل تفریق
flexile U قابل تغییر قابل تطبیق
combustible U قابل سوزش قابل تراکم
thankworthy U قابل تشکر قابل شکر
presentable U قابل نمایش قابل تقدیم
bilable U قابل رهایی قابل ضمانت
changeable U قابل تعویض قابل تبدیل
tenable U قابل مدافعه قابل تصرف
sensible U قابل درک قابل رویت
elastic U قابل کش امدن قابل انعطاف
presumable U قابل استنباط قابل استفاده
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
exigible U قابل تقاضا قابل ادعا
word-perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
how about <idiom> برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود
word perfect U یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
capacity U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities U حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
prompted U کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompts U کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompt U کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
telpak U سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
restatement of the law U مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
presentment U ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
editing run U در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
musicom U یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
innovation theory U ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
indemonstrable U غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
irrefrangible U غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indiscoverable U غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
floatable U قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
inconvertible U غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
available cash U موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
exhibiter U نمایش دهنده ارائه دهنده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
exhibitor U نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitors U نمایش دهنده ارائه دهنده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
liquidity preference theory U براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
transfer order U دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
inexplicably U بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendible U قابل فروش جنس قابل فروش
vendable U قابل فروش جنس قابل فروش
iron law of wage U قانون مفرغ دستمزدها براساس این نظریه که بوسیله مالتوس ارائه شده نرخ بالای زاد و ولد عرضه نیروی کار را در سطحی بالاتر از تقاضا و فرفیت تولیدی جامعه قرار داده و لذادستمزدها بسطح کاهش معیشت تقلیل میابد
Recent search history Forum search
1frangible
1آسیب شناسی مولفه های موثر بر تحکیم بنیان خانواده و ارائه راه کارهای مدیریتی
1due amount
1از لحاظ دستوری امکانش هست که ترجمه کاملتری ارائه شود؟
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
2single gas
1he booted them off to the isle of the lost
1 facing man power issue if some day my rigger will be free I provide you, project in on going and I send rigger to Jalalabad and Kundoz I am also
2Rowdy
1Regarding the forthcoming presentation,
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com